به نظرت وقتش نشده که یه "یاعلی" بگیُ
برام از حافظ بخونی!
الا یا ایهّا الساقی اَدِر کاَساً و ناوِلها
که عشق آسان نمود اوّل ولی اُفتاد مشکلها...
#بنداز دور این مشکلاتُ ، اونقدر دور که نه دستِ من؛حتی دست دشمن هم نیفته!
- ۰ نظر
- ۰۶ ارديبهشت ۹۷ ، ۱۰:۱۲
به نظرت وقتش نشده که یه "یاعلی" بگیُ
برام از حافظ بخونی!
الا یا ایهّا الساقی اَدِر کاَساً و ناوِلها
که عشق آسان نمود اوّل ولی اُفتاد مشکلها...
#بنداز دور این مشکلاتُ ، اونقدر دور که نه دستِ من؛حتی دست دشمن هم نیفته!
حرفی نزد! دهنی هم باز نکرد اما یه ساعتی با چشماش به همه فحش داد!
کاریزماش کُشنده یود ...
#بسم الله!
زیر پام خالیه !
خیلی هم خالیه ...
و میدونم که خالی گر این صحنه کیه ولی خب! ترجیح میدم نگم و لالِگی پیشه کنم!
فقط باشن
کافیه
تخمِ سَ" گایِ بی منظور...
اگه من بَدم، تو هم بدی !
حتی بیش تر!
قص علی هذا ؛ ناله نکنی ، سنگین تری!
تکلیفِ آدمهایی که نمکُ میخورنُ
بعدش
جلویِ چشمات نمکدونِ میشکنند فقط اینه !؟ قصاص...
با چهار قلم وسیله اومد و با یه دنیا کمرِ خمیده گفت: این همه داراییمه!
یه تی وی، یه چراغموشی! یه گلیم کهنه یه یخچال مینی که یه بطری هم به زور داخلش جا میگرفت!
سرم پایین بودگفتم با این اسباب بازیها چطور زندگی میکنه وقتی بند کفش ِ این ژنهای پدرسوخته،
میلیونی می اَرزه...
#اَمانُ امانُ اَمانُ اَمان...
یه چند روزی میشه آب روغن هم میزنم!
حالا نمیدونم بشکهِ اب سوراخه! باک بنزین نشتی داره؟!
خودم سوراخم ...
سر تا پاشونُ عسل بگیرم و نقطه به نقطه بدنشون رو هم طلا!
بازم میگن یه چیزی این وسط کمِ!
حالا اون چیه من نمیدونم!
شاید دلشون شورت گلگلی اقدس خانوم میخواد
که من توانایی فراهم کردنشُ ندارم! واسه همینم روشون نمیشه بهم بگن!
طفلکیا این همه مراعاتِ حالمُ میکنن،واقعا خجالت میکِشم!
تو بیای ور دلم که چی؟! نه که حضورت آزارم بده ، اصلا...
میترسم نفسِ سردم، گرفتارت کنه! رخنه کنه توو وجودت!
توو وجودم...
آتیش بگیری ، آتیش بگیرم
درد بکشیُ
از درد ِ تو بمیرم...