تیروان!
يكشنبه, ۱۸ تیر ۱۳۹۶، ۰۲:۰۳ ب.ظ
موضوع مشخص بشه و من بعد از ده سال
کمی آروم بگیرم! استرس ها رو کنار بزنم ، بخندم و حتی زندگی کنم ...
شاید شاخ رستمی نشکسته باشم ولی توو این مدت به حدی تحت
فشار بودم که حل این موضوع مثل برداشتن یه وزنه صد تنی از روی
سینه ام میمونه! توو همه ِ این سالهایِ بیقراریو سردرگمی
موهام سفید شده ، استرس و خودآزاریها دمار از روزگارِ این
بدنِ شکسته م درآورده...
کمرم خم شده و شدم جوونی که رنگ پیری رو ندیده
عصا به دست شده باشه! شاید هم دندوناش ریخته
و نا امیدِ نا امید آلزایمر خفتش کرده و ترسون و لرزون دنبال خونشون میگرده!
- ۹۶/۰۴/۱۸