دردِ کمرم هنوز ادامه داشت و مجبور شدم دوباره برم پیش یه پزشک متخصص!
یه گفتگوی شرح حالِ مریض و دکتری داشتیم و ایشون هم گفت: این مشکل
شما با رعایت و استراحت مطلق و مصرف داروی به موقع، دستِ کم شش ماه
زمان میبرد تا بهبودی حاصل بشه و از اونجایی که منم خیلی رعایت میکردم!!
متاسفانه بهبود چندانی حاصل نشده بود. یه چندتایی دارو نوشت! و امرکرد
دو هفته دیگه مراجعه کنم اگر بهتر شدم که هیچ اگر که نه، باید عکسبرداری
تجویز کنه تا ببینه چه مرگمه! داروها رو دیروز گرفتم سه نوع دارو تجویز کرده ،
از امروز شروع کردم به مصرفشون! داروی اول که خوشبختانه بد نبود اما داروی
دوم که بعد از ناهار بود دهنمو سرویس کرده! چند دقیقه بعد از مصرف حالت تهوع
داشتم تا همین الان! دیدم نمیشه گفتم برم یه میوه ای چیزی بخورم شاید بهتر شد
اما افاقه نکرد، یادم افتاد حاج خانوم نعنا و پونه کاشته پاشدم و یه خورده چیدم و
شستم گذاشتم ورِ دلم، دارم دونه دونه میخورم! یه نعنا یه پونه ! یه دو تا برگ
ریحونم چیدم برای فندق! حالم بهتر شده ، شانسی که آوردم اینجاست که این دارو
رو فقط یکی در طی روز باید بخورم و قطع به یقین بعدش هم یه
کاسه نعنا و پونه! حالا این به درک ، شیاف هم داده ، به عمرم شیاف مصرف نکردم!
اصلاً یه جوریم، نمیدونم با چه پروسه ای خودمُ قانع کنم ! شش ماه پیش هم این دارو
جزو مواردی بود که مصرف نکردم اما این دفعه دیگه این تو بمیری از این تو بمیریها نیست،
جدی جدی باید بمیرم :ا